نرجس خاتون

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  فرمودند:

« من بشرنی بخروج آذار فله الجنه»

هر کس به من بشارت دهد صفر تمام شده است بهشت می رود (علل الشرایع، ج1)

بررسی روایت:

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ‏ كَانَ النَّبِيُّ ص ذَاتَ يَوْمٍ فِي مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ عَلَيْكُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِكَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ يُحِبُّ أَنْ يَعُودَ لِيَكُونَ هُوَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَيَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ فَعَلِمَ النَّبِيُّ ص ذَلِكَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِيَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ سَيَدْخُلُ عَلَيْكُمْ جَمَاعَةٌ يَسْتَبِقُونَ فَمَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُمْ فِي أَيِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِيَّة فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَكِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ يَعْلَمَ قَوْمِي أَنَّكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ كَيْفَ لَا تَكُونُ كَذَلِكَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِي بَعْدِي لِمَحَبَّتِكَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَتَعِيشُ وَحْدَكَ وَ تَمُوتُ وَحْدَكَ وَ يَسْعَدُ بِكَ قَوْمٌ يَتَوَلَّوْنَ تَجْهِيزَكَ وَ دَفْنَكَ أُولَئِكَ رُفَقَائِي فِي الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُون»

ترجمه روایت:
ابن عبّاس،گفت: «روزى نبىّ اكرم صلّى اللَّه عليه و آله در مسجد قبا نشسته بودند و جمعى از صحابه به نزد آن حضرت شرف حضور داشتند حضرت فرمودند: اوّلين كسى كه بر شما وارد شود اهل بهشت است، اصحاب كه اين كلام را شنيدند برخى از آنها از جا برخاسته و بيرون رفتند و هر كدام سعي داشتند زودتر از ديگرى به مسجد برگردد تا اوّلين نفر محسوب شده و بدين ترتيب مستوجب بهشت گردد، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله از حركت ايشان آگاه گرديد، خطاب به جماعت باقيمانده كرده و فرمودند: به زودى جماعتى بر شما وارد مى‏شوند كه هر يك بر ديگرى پيشى مى‏گيرد، آن كه بشارت بمن دهد كه ماه آذار خارج شده اهل بهشت مى‏باشد، جماعتى كه بيرون رفته بودند بازگشتند و در ميان ايشان ابوذر رحمة اللَّه عليه بود، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند:
در چه ماهى از ماههاى رومى هستيم؟
ابوذر عرض كرد: يا رسول اللَّه ماه آذار خارج شده است.
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: من خود اين را مى‏دانستم منتهى خواستم اين جماعت بدانند كه تو مردى از اهل بهشت هستى و چگونه اين طور نباشد و حال آن كه بعد از من تو را به جرم محبّتت به اهل بيت من از حرم من طرد مى‏كنند و از آن پس تنها زندگى كرده و غريب و تنها خواهى مرد و جماعتى به واسطه تو سعادتمند خواهند شد، آنان كسانى هستند كه در تجهيز و تدفين تو سعى خواهند نمود، ايشان رفقاء من در بهشت جاويد خواهند بود، همان بهشتى كه حقّ تعالى وعده‏اش را به متّقين داده است».

مضمون حدیث:

صحبت رسول خدا صلی الله علیه و آله در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن شاهد با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که «هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل بهشت است» شرطی برای معرفی چنین شخصی یادآور شدند؛

لذا قول پیامبر صلی الله علیه و آله تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد بهشتی دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها. در حالی که همین حدیث امروزه در بین برخی شیعیان اینگونه مطرح شده است که هرکس در پایان ماه صفر در هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد او اهل بهشت خواهد بود.

پس این مطلب را نشر دهید.

التماس دعا

قالَ الامام موسى بن جعفر الكاظم صلوات اللّه عليه :

سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ: «وَجَدْتُ عِلْمَ‏ النَّاسِ‏ كُلَّهُ فِي أَرْبَعٍ: أَوَّلُهَا: أَنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ، وَ الثَّانِي: أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِكَ، وَ الثَّالِثُ: أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْكَ‏ ، وَ الرَّابِعُ: أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ‏ دِينِكَ» (کافی، ج1، 124)

فرمود: تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائى كرده ام :

اوّلين: آن ها اين كه پروردگار و آفريدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پيدا كنى .
دوّم: اين كه بفهمى كه از براى وجود تو و نيز براى بقاء حيات تو چه كارها و تلاش هائى صورت گرفته است .
سوّم : بدانى كه براى چه آفريده شده اى و منظور چه بوده است .

چهارم:معرفت پيدا كنى به آن چيزهائى كه سبب مى شود از دين واعتقادات خود منحرف شوى يعنى راه خوشبختى و بدبختى خود رابشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حركت نكنى .

التماس دعا

السلام علیک یا باب الحوائج (علیه السلام)

میلاد نور مبارک

یا رقیه

فرا رسیدن پنجم صفر، ایام شهادت و سوگواری سه ساله کربلا ، باب

الحوائج حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد.

التماس دعا

السلام علیک یا رقیه بنت الحسین علیه السلام

سالروز شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) بر

تمام عاشقانش تسلیت

…اللهم اجعلنی من انصاره و اعوانه…

نحوه برخورد با دشمنان
برای مصونیت از خطرات دشمن، هم آگاهی لازم است، هم هوش یاری. دوستی کردن با دشمن، بسیار زشت و زیان بار است.
دشمن، دشمن است و نمی توان با او از درِ دوستی در آمد، چون از همین نقطه ضربه می خوریم. دشمن را هم نمی توان ضعیف شمرد و دست کم گرفت، که ضربه پذیری را افزایش می دهد. چاپلوسی ها و اظهار دوستی های دشمن را هم نباید باور کرد، چون به این وسیله دام می گسترد تا به تور بیندازد.
با این حساب می توان گفت در برخورد با دشمنان، سه نکته بسیار اهمیت دارد و در آموزه های دینی هم بر این نکات تأکید فراوان شده است:
1- شناخت دشمن و شیوه های او
2- دشمن دانستن دشمن و ساده نبودن
3- دشمنی کردن با دشمن نه دوستی و مودت
امیرالمومنین علی علیه السلام درباره نحوه برخورد با دشمن می فرمایند: «لا تستصغرن عدوّاً و ان ضعف» دشمن را کوچک مشمار، هر چند ضعیف باشد.
از مجموع روایات فریقین «شیعه و سنی» استفاده می‌شودکه: دائماً قرآن با عترت و عترت با قرآن است و کسانی اهل سعادتند که هر دو را با هم و در کنار هم داشته باشند؛ و نتیجه تمسک به قرآن به تنهایی و یا پیروی از عترت و دوستی با آنان به تنهایی یا جدا شدن از هر دو، چیزی جز گمراهی در دنیا و سیه رویی در آخرت نیست.
نکته مهمی که توجه به آن ضروری است، این است که: تمسک به قرآن در صورتی پذیرفته است که مبین و مفسر آن عترت پیامبر(صلّی الله علیه و آله)باشند نه آن که هر فردی مطابق سلیقه و تمایلات شخصی خود آن گونه که منفعتش اقتضا نماید، قرآن را تفسیر کند؛ یقیناً تمسک به چنین قرآن و تفسیری مقصود پیامبر (صلّی الله علیه و آله)در حدیث ثقلین نیست؛ حدیث بُرید شاهد این مدعاست .
خلاصه آنکه می توان گفت با توجه به این شبهات دشمنان تلاش ها زیادی کرده اند که عزاداری حسینی را مختل و همچنین عزاداری مردم و سطح تفکر آنان را تغییر دهند اما اگر این سوالات و شبهات هر کدام در جای خودش جواب داده و بررسی شود می توان آن وقت گفت که عزاداری های ما در مسیری که خدا و ائمه می خواستند رسیدیم.
راهكارهاي عملی
در این راستا چند حرکت لازم است:
1- معرفی منابع معتبر و قابل استفاده در قیام حسینی. همچنین نقد و بررسی کتابهایی که به نقل جعلیات و خرافات پرداخته اند.
2- توجیه مردم از طریق بیانیه ها و دستگاههای ارتباط جمعی و ایجاد حساسیت لازم نسبت به وقایع دروغ و ساختگی. تا خود مردم نسبت به حرکتهای منفی حساسیت نشان دهند و از شرکت در مجالس این چنینی خودداری کنند.
3- تأکید بر حداکثر استفاده از مجالس عزاداری در جهت ارشاد و هدایت مردم بویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا که اجتماعات بیشتر است و فرصت تبلیغ ممکن است.
4- برگزاری جلسات و مجامع توجیهی در چند نوبت در سال برای مداحان و ذاکرین و روضه خوانها و آشنا ساختن آنان به اهداف و فلسفه حسینی و بازگو کردن خطرات انحراف از فلسفه عزاداری. همچنین دعوت از رؤسای هیأتها و دسته های عزاداری در جهت تبیین اهداف و پیشگیری از کارهای دون شأن.
5- برگزاری جلسات توجیهی برای طلاب حوزه های علمیه و یادآوری نکات یاد شده.

ابراهیم، ابراهیمی، آیین عزاداری:90

مسئله تحریف منحصر به عاشورا نیست، بلکه درباره سایر ائمه و معصومین نیز این مسئله به چشم می خورد و وظیفه هر مسلمان و شیعه ای است که به دنبال از بین بردن تحریفات برود و از اینجاست که بداند که چه کسانی پشت این پرده قرار دارند و از اینجا ضرورت هوشیاری نسبت به تحریفات روشن می شود.
امروزه گروه ها و فرقه های ضاله مانند وهابیت و حکومت های جاعل مثل اسرائیل و آمریکا درصدد منهدم ساختن دین اسلام و ضربه زدن به مذهب عصمت و طهارتند. وهابیت با تحدیدها و افتراءات فراوان و نشر افکار غیر صریح و مخالف با قرآن و سنت پیامبر (صلی الله علیه وآله) و به سخره گرفتن مظاهر دینی از جمله عزاداری و گریستن بر مصائب حسین بن علی (علیه السلام) که همه انبیاء از آدم تا خاتم (علیه السلام) بر او گریسته اند، به مبارزه برخواسته و در گوشه و کنار ایران وسایر بلاد اسلامی با امکانات دنیای کفر و استبداد و استعمار، تحرکاتی نموده و با تحریف و تفسیر به رأی نسبت به برخی آیات شریفه قرآن، دین عزیز را تحریف و شیعه را رمی به شرک نموده و به دنبال جدا نمودن مردم از گوهر ناب ولایت ائمه معصومین هستند. از این رو می طلبد ما این تحریفات را بشناسیم .

انواع تحریف:
تحریفات، انواع دارد که مهمترین آنها عبارت است از تحریفات لفظی و معنوی.
1- تحریف لفظی:
تحریف «لفظی»این است که گفته ای یا نوشته ای را زیاد کنند مانند:
1- داستان طفلی که در حین اسارت گردنش را بسته و سوار می کشید تا طفل خفه شد.
2- روضه هایی که در آنها تذلّل پیش دشمن است، از قبیل التماس کردن برای آب.
3- داستان دختر یهودی که افلیج بود و قطره ای از خون ابا عبد الله به وسیله یک مرغ به بدنش چکید و بهبود یافت .
4- داستان عروسی قاسم که ظاهرا خیلی مستحدث است و از زمان قاجار تجاوز نمی کند. (زمان ملا محسن کاشفی)
5- حضور لیلی در کربلا و مادر حضرت به او که برو در یک خیمه ی جداگانه موی خود را پریشان کن
6- آمدن اسرا به کربلا در اربعین و اینکه به دو راهی عراق و مدینه رسیدند، و از نعمان بن بشیر خواستند که آنها را به کربلا ببرد…
2- تحریف معنوی:
برای مثال می توان گفت که اولین تحریف در واقعه عاشورا این بود که این حادثه را یک حادثه استثنایی و ناشی از یک دستور محرمانه و خصوصی دانسته اند. امام حسین فدای گناهان امت شده! او کشته شد تا گناهان امت بخشیده شود! بدون شک این یک فکر مسیحی است که در میان ما رایج شده است .
گفته شده که چرا امام حسین (علیه السلام) نهضت کرد و کشته شده؟ و جواب می دهند که یک دستور خصوصی فقط برای او بود. گفتند برو خودت را به کشتن بده. پس به ما و شما ارتباط پیدا نمی کند، یعنی قابل پیروی نیست! به دستورات اسلام که کلی و عمومی است، مربوط نیست.
می توان جواب داد که تفاوت سخن امام با سخن ما چقدر است؟ امام حسین(علیه السلام) فریاد کشیده و گفتند که علل و انگیزه قیام من، مسائلی است که منطبق بر اصول کلی اسلام است، احتیاجی به دستور خصوصی نیست. و به دستور خصوصی جایی گفته می شود که دستورهای عمومی را وافی نباشد.
امام حسین (علیه السلام) در کمال صراحت فرمود که اسلام دینی است که به هیچ مومنی«حتی نفرمود به امام» اجازه نمی دهد که در مقابل ظلم، ستم مفاسد و گناه، بی تفاوت بماند، امام حسین (علیه السلام) مکتب به وجود آورد؛ مکتب عملی اسلامی، مکتب او همان مکتب اسلام است، مکتب اسلام بیان کرد، حسین (علیه السلام) عمل کرد. اما ما این حادثه را از مکتب بود خارج کردیم، وقتی از مکتب بودن خارج شد، دیگر قابل پیروی نیست، وقتی قابل پیروی نباشد، دیگر نمی توان از حسین استفاده کرد، یعنی از حادثه کربلا نمی توان استفاده کرد.
که این می توان گفت خیانتی است که به وجود آمده و این یک نمونه از تحریفات معنوی است که در حادثه عاشورا صورت گرفته، اما تحریفات لفظی آن صد درجه خطرناک تر است.
اغراض دشمنان مهمترین عامل تحریف
عامل های تحریف بر دو قسم است. یک نوع از عامل ها، عامل عمومی است، یعنی به طور کلی در تاریخ دنیا این عوامل وجود دارد و تاریخ را دچار تحریف می کند، اختصاص به حادثه عاشورا و عزاداری های امروز ندارد، مثلا همیشه اغراض دشمنان خود یک عاملی است برای این که حادثه ای را دچار تحریف کنند. دشمن برای این که به هدف و غرض خودش برسد، تغییر و تبدیل هایی در متن تاریخ می دهد ویا توجیه وتفسیر های ناروایی از تاریخ می کند. و همچنین می توان گفت تحريف حادثه کربلا و عزاداری هایی که انجام شده و می شود هم این نوع از عامل دخالت را داشته است، یعنی دشمنان درصدد تحریف نهضت حسینی برآمده اند. همانطور که در دنیا معمول است که دشمنان، نهضت های مقدس را به فساد، اختلال و فاصله انداختن کلمه و ایجاد اختلال و امثال این ها متهم می کنند. حکومت اموی خیلی تلاش کرد برای این که چنین رنگی به نهضت حسینی بدهد .

ابراهیم، ابراهیمیٰ،، آيين عزادري، تهران: نمايندگي ولي فقه در نيروي مقاومت بسيج، 1384 :52

- همان: 52

- مرتضی، مطهری، حماسه حسینی: 170
- همان:77

-  مجمع مدرسين حوزه علميه قم، عاشورا، عزاداري، تحريفات، قم: صحيفه خرد، 1386،:45

دشمن شناسی نوعی خود شناسی ست.
شناخت دشمن امام همواره توأم با شناخت خود امام است و هر كس بايد در ابتدا به اندازه وسع وجودي خويش امام را بشناسد و به وي ارادت، محبت و موالات پيدا كند و بعد به برائت از دشمنان برسد. اگر كسي از راه محبت به برائت برسد، برائتش ريشه دار خواهد بود و اگر بر حقيقت نائل شود، امروز تمام فرياد خود را بر سر آمريكا و اسرائيل مي زند. اينجاست كه موضوع دشمن شناسي مفهوم خاص مي يابد.
اهل بيت (عليه السلام) شيعيان را فقط به سمت محبت راهنمايي نكرده اند و به برائت هم نيز رهنمون كرده اند. چون اگر برائت از مشركين در كار نباشد، قضيه ي امام حسن (عليه السلام) و اصحاب ملعون آن حضرت پيش خواهد آمد و اگر آن بزرگوار موفقيت ظاهري دست پيدا نكرد، دليلش همين است كه بيان شد.
يكي از حرف هاي اهل بيت (عليه السلام) همين است كه شيعان با محبت نمي توانند به ما راه پيدا كنند بلكه براي دست يابي به ما بايد به دو شاخه «تولا و تبرا» دست انداخت . دشمن از اقامه عزاي حسيني مي ترسيده و هنوز هم مي ترسد. لذا تازه فهميده اند كه شكل عزاداري ها را تغيير بدهند و آنها را اروپايي كنند، يعني بيايند دسته جات سينه زني را كه يك حركت عظيم است تغيير دهند مي خواهند كه دختر و پسر با هم دسته راه بيندازند، بد حجاب، غير متشرع، دائم الجُنب و……با هم راه بيفتند و در خيابانها اسم عزاداري، و يا مي خواهند در آخر مجالس، زن جلو مردها غذا بگذارد و مجلس آرايي كند. چون آنها فهميدند كه همه چيزها در هئيت هاست.
دشمن اگر بتواند پرچم هاي عزا را آلوده كند، حتماً اين كار را خواهد كرد ولي تا وقتي كه شيعيان واقعي يا علماء بزرگ باشند اين كار صورت نمي گيرد .
لذا مي بينيم كه در اكثر پايگاه هاي اينترنتي و شبكه هاي تبليغاتي استكباري از تصاوير شيعياني كه با رفتارهايي چون: قمه زني، چهار دست و پا راه رفتن و….، قصد ارادت به امام حسين (عليه السلام) را داشته اند، سوء استفاده و شيعيان را انسان هايي متوحش، غير منطقي و خشونت طلب معرفي كنند و جنايات خود را در كشورهاي شيعي تلاش براي كنترل و نظم بخشي جامعه اي غير متمدن و بدوي نشان مي دهند .

- حاج منصور، ارضي، عاشورا عاشوراییانٰ تهرانٰ 1380 :89
- همان: 90
- مؤسسه فرهنگي فخر الائمه عليه السلام،دست های پنهان،، قم: انتشارات سازمان اوقاف و امور خيريه:1387 :1

امیر المومنین علی(علیه السلام) می فرمایند:
“کسی که در برابر دشمنش به خواب رود(از او غافل باشد)حیله ها(ی غافلگیرانه دشمن) او را از خواب بیدار می کند” … و در جایی دیگر “چشم دشمن‏ براى حمله شما خواب‏ ندارد ولى شما در غفلت به سر مى‏بريد” (نهج البلاغه: خطبه 34)

جایگاه شناخت دشمن در قرآن

شناخت دشمن نقش مهم و اساسی در رویارویی انسان با دشمنان دارد،چرا که، اگر توان انسان در رویارویی بسیار باشد ولی اطلاعات کافی رادر دست نداشته باشد شکست خواهد خورد، هر موجود زنده ای دشمن دارد و به میزان گستردگی وجود خود با دشمن بیشتری رو به رو است.

نظر به این که قرآن هم جامعیت دارد و هم جاودانگی، در می یابیم که هیچ موضوع مهمی در راستای هدایت انسان نیست که در قرآن از آن صحبت نشده باشد به طوری که بیش از 1500 آیه از آیات قرآن پیرامون دشمن شناسی است. این آیات، انواع دشمنان مومنان و نظام اسلامی، ابزار و شیوه های دشمن و راه های مقابله با آنان را به مسلمانان می

آموزد.
این همه تاکید روی دشمن شناسی به چه دلیل است؟!…

این الطالب بدم المقتول بکربلا

هیاتـــــــ تمام شد، همه رفتند و تــــــو هنوز…

در گوشه ای نشسته ای و گــــــریه میکنی…

سوز اهـــــل آسمان آید بگـــــوش…

ناله صاحبـــــــ زمان آید بگـــوش…

اللهم عجل لولیک الفرج

از آنجا که مرجعیت ، روحانیت و فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی از عناصر مهم پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی و جنبش های ضد استعماری است ، غرب تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا با سست کردن این دو ، ضربۀ نهایی را به انقلاب اسلامی وارد کند .

در همین راستا به تازگی کتابی به نام نقشه هایی برای جدایی مکاتب الهی در امریکا انتشار یافته که در آن گفت گوی مفصلی با « دکتر مایل برانت » ، یکی از معاونان سابق سیا انجام شده است . او در این زمینه می گوید :

« بعد از مدتها تحقیق به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبی ایران و استفاده از فرهنگ شهادت در ایرا ن تاثیر گذار بوده است .

… هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می دارند و ما تصمیم گرفتیم با حمایت های مالی برخی سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلی این گونه مراسم که افرادی سود جو و شهرت طلب هستند ؛ عقاید و بنیان های شیعه و فرهنگ شهادت طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن را به وجود آوریم ، به گونه ای که شیعه ، یک جاهل خرافاتی در نظر آید .

منبع: دوشنبه 14 دیماه 1388، نوشته عبرات